نامه ای برای سی سال بعد

سادات خانوم و آقا سیدش

نامه ای برای سی سال بعد

سادات خانوم و آقا سیدش

۳۰
مرداد ۹۴

داشتم میز صبحونه رو جمع میکردم که کنار سماور چشمم خورد به کبریت...روش جدول سودوکو

بود منم که عاشق و استاد جدول حل کردن (حالا هر نوعش که میخواد باشه)

ایشون بودن

 

دستمم گاهی وقتا به عنوان چک نویس استفاده میشد .

 

+ عاشق مشکی و صورتی شدم تو شهر موشا...دهه شصتیه اصیل بودن با عشق واقعی 

 

+ فعلا که کامپیوتر و نت و دنیای مجازی تعطیله دارم یه چیز خوشگل میدرستم تو اوقات بیکاریم

کامل شد عکسشو میذارم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۳۰
فرفر سادات

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی